داستان میمون کوچولو و نارگیل

یکی بود یکی نبود. توی یک جنگل زیبا میمون کوچولوی بازیگوشی زندگی می کرد. میمون کوچولوی ما خیلی بازیگوش بود . او یک روز یک نارگیل بزرگی دید. او فکر کرد که نارگیل یک توپ است. و بعد با نارگیل شروع کرد به بازی کردن . میمون کوچولو نارگیل را به طرف رودخانه شوت کرد و  نارگیل درست افتاد توی رودخانه.  میمون کوچولو خودش را انداخت توی رود خانه جریان آب زیاد بود . هرچه میمون کوچولو سعی می کرد نمی توانست به نارگیل برسد. میمون کوچولو مجبور شد از رودخانه بیرون بیاید و از اینکه توپش را از دست داده بود خیلی ناراحت بود. اون موقع میمون کوچولو متوجه شد هوا تاریک شده است. میمون کوچولو سر راه دید یک نارگیل دیگر دید و آن را برداشت و به خانه برد. میمون کوچولو با خوشحالی به طرف خانه اش دوید. میمون کوچولو دیگر غم و غصه نداشت و ناراحت نبود.

نظرات 4 + ارسال نظر
غزال چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:44 ب.ظ http://mybfs.blogsky.com

وای وای عمویی چن سالته؟!

سلام 8 سالمه

امین پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:41 ب.ظ http://ilovu.blogsky.com

آفرین یه چیزی میشی
قشنگ بودن

مکافات جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ب.ظ http://www.kalame.blogsky.com

سلام عزیزم بهت غبطه می خورم چون من اگه تو سن تو اینقد امکانات داشتم الان خیلی خیلی بهتر ومهم تر از اونی بودم که الان هستم به خاطر استعدادت لینکت کردم دوس داشتی تو هم منو لینک کن

سامانه پیامک جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:54 ب.ظ http://panel.mida -co.ir/

بنام خدا با سلام خدمت شما مدیر گرامی شما می توانید فقط با پرداخت ده هزار تومان صاحب یک پنل پیامک همراه با خط اختصاصی ارسال و دریافت شوید. با این خط می توانید پل ارتباطی جدیدی برای کاربران خود فعال نمائید.لازم به ذکر است پیامک های نرفته به شما برگشت داده می شود.همچنین می توانید خط مورد علاقه خود را میان ده هزار خط انتخاب نمائید .جهت دیدن دمو و ثبت نام به آدرس زیر مراجعه فرمائید panel.mida -co.ir/register.php شماره تماس 09125063543 با تشکر میدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد